به خودم
م. زرتشت، دوشنبه 30 سپتامبر، آلماتا
شبانگاه
در دل تاریک بیشه ای کنار ماه
و
به صبح بر فراز سپیدار
برای شنا در دریای آفتاب
لخت می شوم
به رسم کودکی فریاد می زنم:
اینک ای آزادی!
ای فرشته و ای روح من!
تو را برای خودم
برای کسی که دوست دارم
و برای آغاز یک پایان
سجده می برم
من انسان ام نه چیزی بیش
انسان فرزند آزادی است
و من چون فرزند آزادی
دیگربار بر آخرین یادگارم خط می زنم
و پایان را برای آغاز دیگر
امید می شوم
و چنان شادمان که گویی
زندگی نه چرخه ی میان همه ی پایان، که همیشه
آغاز است
و اینک من؛
من آغاز و آزادی ام.
بهترین بود. خط بزن آشفتگی را، آزاد باش. آزادی یعنی همه چیز....
پاسخحذفممنون جمیله عزیز. خیلی ممنون که در این صفحه مرا تنها نمی گذاری.
حذف